کتابخانه
من یار مهربانم
دانا و خوش زبانم
گویم سخن فراوان
با آن که بی زبانم
پندت دهم فراوان
من یار پند دانم
من دوستی هنرمند
با سود و بی زیانم
از من مباش غافل
من یار مهربانم
پاییز امسال هم از راه رسید؛ مثل همیشه افسونگر و غیرقابل پیشبینی.پاییز همیشه ویژگیهای خاص خودش رو داشته با اینکه به فصل خزان مشهوره اما برکت بیشتری رو با خودش میاره با اینکه برگ درختا میریزه اما درختا شکوه بیشتری دارن. با اینکه روزها کوتاهتر میشه انگار شبها قشنگتر میشه… پاییز حس خاصی رو به آدمها میده همینطور به حیوانان و گیاهان یه چیزی که با واژهها نمیشه تفسیرش کرد. و این ویژگی های پاییزه شاید تنها به یه عنوان بشه درباره پاییز صحبت کرد و تنها بهش گفت پادشاه فصلها.موضوع پاییز رو فراموش کنیم بریم سراغ کار خودمون. این هفته تو در کتابخانه ثبت نام شدی. در آستانه دو سالگی در ماه مهر یعنی اولین ماه فصل پاییز.
تو در آبان به دنیا اومدی درست در وسط فصل پاییز انگار نمیشه درباره این فصل حرف نزد زندگی تو و خانواده تو انگار به این فصل گره خورده دو سال پیش در همین افسونگریهای پاییز خدا هدیده ای به پدر و مادرت داد و دو سال از این هدیه میگذره درست در همین روزهای سرد افسونگر بود.پاییز فصل غیرقابل پیشبینیه اما برنامه خانواده تو از اول برایت پیش بینی شده بود. دخترم پاییز امسال دو ساله میشی و پدر مادرت سالگرد تولدت بهترین هدیه رو برات در نظر گرفتن.
با آمدن ماه مهر ناخودآگاه یاد خاطره مدرسه افتادم و یاد کتاب و دفتر، یاد بوی خوش کتاب شاید وقتی بزرگ بشی چیزی از این روزها یادت نیاد اما پدر مادرت مهر امسال تصمیم گرفتن که تو رو در کتابخانه ثبت نام کنن
دیر یا زود این زمان ها سپری میشه تو کودکی رو پشت سر میذاری و وارد مدرسه میشی اما تفاوت تو با دیگر دوستانت در اینکه تو زودتر با محیط آشنا شدی شاید بگی منظور از محیط چیه شاید بگی فرقی نمیکنه من که زودتر از دیگران به مدرسه نرفتم تنها با چندتا کتاب آشنا شدم چند بار به کتابخانه آمدم و شایدم در کلاس های داستان نویسی و شعرخوانی شرکت کردم اما مدرسه نرفتم.
درسته تو زودتر مدرسه نرفتی اما وقتی که در کتابخانه ثبت نام شدی به محیط سحرانگیز کتابها قدم گذاشتی تو وارد کتابخونی شدی و دل کندن از این محیط راحت آسوده نیست. کتاب هم همانند فصل پاییز سحرانگیز و جادوییه شاید برای همین هم هست که آغاز علم آموزی ما با آغاز پاییز مصادف شده. نیازی به توضیح بیشتر نیست ان شاء الله سال به سال تو بزرگتر خواهیشد و این حرفا رو خودت به مرور زمان میفهمی. پس بی صبرانه منتظر ورود رسمی تو به کتابخانه هستیم.
تقدیم به سوگند علیجانی.
بدون دیدگاه